وي يادآور شد: با توجه به اهميت شناخت دورههاي تاريخي کشورمان و شفافسازي اين دوره تاريک براي رفع اين خلا تاريخي ناهمگون به ويژه در زمينه سير تحول فرهنگ و هنر پس از دوره هخامنشي و چگونگي تداوم سنتها در طول 2 دوره سلوکي و اشکاني و نوزايي آنها در دوره ساساني، مطالعه مدارک تاريخي و آثار هنري به جاي مانده از محوطههاي باستاني نتايج ارزشمندي را به دنبال داشت.
عسکري تصريح کرد: در اين چارچوب 6 محوطه باستاني لايهنگاري و با هدف شناخت روند تحولات ميراث هخامنشي برخي محوطهها مورد بازبيني و مطالعه مجدد قرار گرفتند.
اين باستانشناس اظهار داشت: به همين منظور محوطههاي باستاني متعدد، سکههاي به جاي مانده از سلسلههاي محلي فارس در طول سدههاي دوم پيش از ميلاد تا سده سوم ميلادي، نقش برجستهها، عناصر معماري، گور دخمهها، سفالهاي مکشوفه از کاوش محوطهها، بناها و سازههاي مذهبي بررسي شدند.
عسکري تصريح کرد: نتايج حاصل از اين کاوشها نشان ميدهد که نمادها و سمبلهاي ميراث هخامنشي در سلسلههاي محلي فارس با هدف نياز به گذشته نهادينه شده است.
وي افزود: برخلاف سلسلههاي محلي استفاده از اين نمادها در دوره ساساني از جنبههاي ماهوي متفاوت بوده است، بدين معني که حکومتهاي محلي فارس براي اعلام وجود نياز داشتند تا هويت خود را وابسته و در سايه حمايت گذشته زنده نگهدارند و خود را وارثان ميراث هخامنشي بپندارند، اما در دوره ساساني فراتر از جنبههاي محلي و منطقهاي، حکومت ساساني پيش از حفظ و زنده نگهداشتن گذشته تلاش داشته تا مشروعيت خود را مرتبط با نمادهاي سمبليک نهادينه شده ايران باستان رسميت ببخشد.
119/
انتهای پیام/